دلتنگی برای الف
الفِ عزیزم این اولین باریست که بعد از یک سال قرار است بجای آنکه منتظر باشم برای آنلاین شدنت منتظر میمانم تا پیغامی از تو روی گوشی موبایلم دریافت کنم روز های سختی در پیش داریم من وقتی تو نباشی یا کم تر باشی باید به چه دل خوش کنم؟قضیه دلتنگی برای دیدن عکس جدید از تو که بماند...
چطوربه چشمانم یاد بدهم گریه نکنند درحالی که بالای صفحه چت تو دقیقا بالای کلمه ی "عشق جانم"نوشته باشد آخرین بازدید یک هفته پیش؛یک ماه پیش،خیلی وقت پیش...
سخت تر از همه چطور به عکس هایت زل بزنم و قربان صدقه ات بروم درحالی که دیگر نمیتوانم درخواست عکس جدیدی از تو کنم؟
اصلا میدانی خوش بحال خانواده ات هروز صبح چشمان خمار و مست خواب آلودو موهای پریشان که چند تار آن روی پیشانی ات ریخته رامیبینند؛شاید توجهی نکننداصلا چطور میتوانند نادیده بگیرند زیبایی هایت را ولی من میتوانم هروزبرای تمام این لحظات سرشار از زیبایی های تو جان بدهم دلبرم.حالا فکرش را بکن نباشی یاکمتر باشی هرچند کوتاه...اصلا من کلمه نبودن کم بودن در کتم نمیرود تو باید باشی و در هرثانیه زندگیم زندگی کنی.
باز از تو نوشتن یک طرف و کم آوردن کلمه یک طرف و پر حرفی های من یک طرف...
مطمعنم اگر تا صبح هم بنویسم غرغرها و نگرانی هاواز تو گفتن و دلشوره هایم برای تو پایان ندارد امیدوارم این روز ها زودتر تمام شود و خلاص اصلا بگذار کلمه جادویی ات که باآن هیپنوتیزمم میکنی وزبانم بند می آید و انگاردیگر حرفی برای گفتن نمیگذاری را بگویم و خطم کلام...
♡دوستت دارم آقای الف♡
1398-5-1این هم از تاریخ نکبت ترین روز دنیا))):